×
جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۵ - در مدح کنزالامجاد و فخرالاوتاد مروج الادباء آقا علی آقا زید عزه
بسکه شیرین حرکات آن پسر سیمبر است
پای تا سر همه قند است و سراپا شکر است
گنجی از نقره نهان کرده به پیراهن خویش
بنگرید آن پسر از حسن عجب معتبر است
برکمر تازده آن موی میان دست غرور
[...]
۳۷ بیت
جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۰ - وله
شیفته برروی سر کاکل چون عنبرش
تا دگر آن فتنه جوی چیست بزیر سرش
شانه نراند بمو آب نریزد برو
کاین دو زیان آورد به آتش و عنبرش
لیک نداند هنوز زخردی و سادگی
[...]
۳۷ بیت
جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۲ - وله
از کنز نهانیست کنون کعبه مشرف
کز اوست عیان سر فَأجَببتُ ان اَعْرَف
زین کنز خفی طنز جلی زد به فلک ارض
کش خاک بشد پاک چو افلاک مشرف
ذرات به کرات چو افواج که از حاج
[...]
۳۷ بیت
جیحون یزدی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۹۴ - وله
عید روزه است مگر قاصدی از حضرت شاه
که برمیر بخلعت رسد از یک مه راه
نی همانا ببر میر چو دیر آمد عید
کرده از بیم شفاعت گر خود خلعت شاه
ای بت عید رخ ای خلعت خوبیت بتن
[...]
۳۷ بیت