سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۳۳ - در مدح رکن الدین تمغاج خان
اعلی خدایگان جهان از سفر رسید
منت خدایرا که بفتح و ظفر رسید
تمغاج خان اعظم مسعود رکن دین
کز وی بسعد اکبر و اصغر نظر رسید
شاهی که ماه رایت منصور او بقدر
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۶ - در مدح محمودبن عبدالکریم
مهتر آن بهتر که باشد فاضل و راد و کریم
تا هم از وی مدح او را مایه بردارد حکیم
حکمت آرا اینقدر داند که مهتر به بود
فاضل و راد و کریم از جاهل و زفت و لئیم
هر لئیم و زفت و جاهل را نگوید مدح از آنک
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۱۸ - در مدح نجم الدین
دلبند من که بنده رویش مه تمام
خورشید آسمان جمالست و نجم و نام
نجم کلاه دوز که ترک کلاه او
بر تارک غلام نهی شه شود غلام
صد بوسه فام خواستم از نجم نجم نجم
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۱ - در هجاء خمخانه و مدح عمیدالدین
خط امان من است این قصیده غرا
که بیش از این نکنم کار و باردم خر را
سوار رخشم و اسفندیار روئین خصم
چرا که با خر گرگین همی روم بچرا
مگر جوان شدم از سر که خوی خر . . . ئی
[...]
سوزنی سمرقندی » دیوان اشعار » هزلیات » قصاید » شمارهٔ ۷ - در هجاء خمخانه و مدح نظام الدین
همچو خر سر کنم برای ثواب
از پس آنکه گشت بصره خراب
صد هجای خرانه گفته شده است
صد ریگ گیر رانده خر بخلاب
یک هجا را جواب باز نگفت
[...]