گنجور

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۴۶۵

 

بس که نالیدم نه قوّت ماند در من نه نفس

مردم، ای فریادرس آخر به فریادم برس

نارسا جان بر لبم از نارسائی‌های اوست

یک سر مژگان رساتر کن نگاه نیم‌رس

نه حریف رفتن و نه قابل برگشتنم

[...]

۱۴ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۵۴۶

 

عمریست که در کوی بلا خانه نداریم

گنجیم ولیکن دل ویرانه نداریم

ننگست دلا سوختن از آتش دیگر

در عشق سر منصب پروانه نداریم

آخر دم واعظ بکشد آتش ما را

[...]

۱۴ بیت
فیاض لاهیجی
 

فیاض لاهیجی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۶۰۷

 

ما فیض کعبه از در میخانه برده‌ایم

سر خطّ مشرب از خط پیمانه برده‌ایم

تا یک بکام سوختنی شد نصیب ما

بس شمع‌ها به تربت پروانه برده‌ایم

فیض اثر ز بوم و بر بخت ما مجوی

[...]

۱۴ بیت
فیاض لاهیجی