×
کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۸
به خدا پیش جمله ذرات
کرده ام همچو خاک راه حیات
دیده ام در روایت از همه رو
فعل اسماء وذات را بصفات
می نماید بعینه او روشن
[...]
۱۲ بیت
کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۳۹
چون تو میدانی ز درد ما مپرس
حاضری از ناله شبها مپرس
گردن جانها بزلفت بسته ای
از جنون و شورش و سودا مپرس
مردم چشم منی در چشم خون
[...]
۱۲ بیت
کوهی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۱۵۲
از اضافات کرده ایم اسقاط
که نداریم در دو کون قراط
درجهان ساختم بنان جوی
فارغ از سبزه ایم و از جفزاط
جامه روح را بدوخت خدا
[...]
۱۲ بیت