گنجور

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۴۲

 

چو اختیار به دست من و تو داد اله

درین میانه من ار بد کنم ترا چه گناه

به ذره ذره عالم چو بنگری نگری

ز شر و خیر در آنها نهاده اند دو راه

چو باطل از جدل آید پدید و حق به مثل

[...]

۱۶ بیت
صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۳۶۸

 

ای قد یار بسکه دل آرای و دلبری

برخاست از خرام تو هر گام محشری

شاخ کدام سروی و سرو کدام باغ

کز فرق تا قدم همه دل جوی و دلبری

جانست و دل ز شاخ تو جو شد اگر گلی

[...]

۱۶ بیت
صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحه‌ها » شمارهٔ ۱۴

 

ساختی از کینه بی اکبر مرا داد ای فلک

کردی آخر خاک غم بر سر مرا داد ای فلک

داد ای فلک داد ای فلک

صد داد و بیداد ای فلک

در عزای اکبر گلگون کفن داد ای فلک

[...]

۱۶ بیت
صفایی جندقی
 

صفایی جندقی » دیوان اشعار » نوحه‌ها » شمارهٔ ۳۳

 

ای صبا سوی نجف از کربلا بردار گامی

از غزالان حرم با شیر یزدان بر پیامی

کاوش کیهان به جنگ آمیخت هر جا بود صلحی

کینه ی کیوان به ننگ آلود هر جا بود نامی

ساقی کوثر خدا را رستخیز نینوا بین

[...]

۱۶ بیت
صفایی جندقی