گنجور

ادیب صابر » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۳

 

هرگز ندید چشم جهان روی مکرمات

کوته نشد ز دامن کس دست حادثات

بر زایران نگشت گشاده در عطا

بر اهل فضل بسته نشد راه نایبات

بی مجد دین صفی سلاطین نجیب ملک

[...]

۱۶ بیت
ادیب صابر
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۴۰

 

ای دریغا که عهد برنایی

عهد بشکست و جاودانه نماند

از زمانه غرض جوانی بود

لیکن از گردش زمانه نماند

آب معشوق را زمانه بریخت

[...]

۱۶ بیت
ادیب صابر
 

ادیب صابر » دیوان اشعار » مقطعات » شمارهٔ ۹۰

 

ای دو چشم اجل به تو نگران

چند خندی زگریه دگران

لقب تو چه سود صدر اجل

چون اجل هست سوی تو نگران

اجل از تو کران نخواهد کرد

[...]

۱۶ بیت
ادیب صابر