گنجور

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » غزلیات و قصاید » شمارهٔ ۱۳ - استاد عشق

 

عاشقی را شرط تنها ناله و فریاد نیست

تا کسی از جان شیرین نگذرد فرهاد نیست

تا نشد رسوای عالم کس نشد استاد عشق

نیم رسوا عاشق، اندر فن خود استاد نیست

ای دل از حال من و بلبل چه می‌پرسی برو

[...]

۹ بیت
میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » غزلیات و قصاید » شمارهٔ ۲۴ - دفاع از زرتشت

 

ای دختران ترک! خدا را، حیا کنید

باری در این معامله، شرم از خدا کنید!

یا رخ نهان کنید که دل نابرید یا

با عاشقان دلشده کمتر جفا کنید

یا وعده نادهید که با ما وفا کنید

[...]

۹ بیت
میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۴ - خر تو خر

 

این چه بساطی است، چه گشته مگر؟

مملکت از چیست؟ شده محتضر:

موقع خدمت همه مانند خر

جمله اطباش، به گل مانده در

به به ازین مملکت خر تو خر!

[...]

۹ بیت
میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نوروزی نامه » بخش ۲ - مدح (موسم نوروزی و اثرات مصفای آن در عالم، خاصه در استانبول و تعریف منظره زیبای سحرگاهی مدا)

 

چو فردا روز نوروز است و نوروز جهان آید

رود این سال فرتوت و یکی سال جوان آید

از این خوابم چنین یابم که سالی خوش روان آید

که آن نامهربان یارم، به خوابم مهربان آید

اگرچه من حکیمم این سخن لَغوَم گمان آید

[...]

۹ بیت
میرزاده عشقی