گنجور

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » غزلیات و قصاید » شمارهٔ ۲۶ - جایزه (پری)

 

دلبرا! ای که ترا طبع سخن‌پرور من!

مهربان کرد که دستی بکشی بر سر من

سکه ای را که (پری) لطف نمودی برسید

ای پری روی و پری خوی و پری پیکر من

تو خودت نیز پری هستی و بهتر، زیرا

[...]

۵ بیت
میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » دیوان اشعار » هزلیات » شمارهٔ ۱۰ - یک عمر آه و ناله

 

مرا چه کار که یک عمر، آه و ناله کنم؟

که فکر مملکت شش هزار ساله کنم!

وطن پرستی، مقبول نیست در ایران

قلم بیار، من این ملک را قباله کنم

من التزام ندادم که گر، در این ملت

[...]

۵ بیت
میرزاده عشقی
 

میرزاده عشقی » نوروزی نامه » بخش ۷ - دفاع از نوروزی نامه

 

ندارم شکوه‌ای از عشق، در دل آتشی دارم

که من از پرتو این آتش است ار تابشی دارم

مبادا ای طبیب، اندر علاج من بیندیشی

که من حال خوشی، در سایه این ناخوشی دارم

بلی عشق است کآسایش رباید، از جهان لیکن

[...]

۵ بیت
میرزاده عشقی