×
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » قالبهای نو » سرگذشت تأثرآور شاعر
در منتهاالیه خیابان، بود پدید
تهران برون شهر، خرابه یکی بنای
گسترده مه، ز روزنه شاخهای بید
فرشی که تا بد، ار بلرزد همی هوای
ساعت دوازده است، هلا نیمهشب رسید
[...]
۱۳ بیت
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » غزلیات و قصاید » شمارهٔ ۸ - تجدید مطلع
در سر پیری برهنهپا بد «مولییر»
گاو بدزدید در شباب «شکسپیر»
زنده در آتش «برونو» را بفکندند
مردهٔ وی را کنند این همه تکبیر
«بن جبرول» آن همه ز خلق ستم دید
[...]
۱۳ بیت
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » غزلیات و قصاید » شمارهٔ ۲۰ - رخساره پاک
من چو یک غنچه بشکفته گریبان چاکم
گر چو گل باشم، در چشم خسان خاشاکم
داده فتوای به ناپاکی من مفتی شهر
کز چه بر ساحت پاکیزه دین هتاکم
شکر یزدان که خود این عیب نکردند مرا
[...]
۱۳ بیت
میرزاده عشقی » دیوان اشعار » مثنویات » شمارهٔ ۶ - در ذم ناصر ندامانی
آنکو نموده است: استیضاح از جهان
اکنون ز وی کنند، ستیضاح ابلهان
گویند از چه ناصرالاسلام این همه؟
. . . حبیب می کند انگشتی در دهان
پاسخ دهد ز حالت امروز مملکت
[...]
۱۳ بیت