گنجور

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷ - در مدح فضل بن قاورد

 

کنون که شد حضری بلبل و غراب غریب

بعید شد گل نار و گل بنفشه قریب

هزار دیبا در باغ گسترید صبا

نگارهاش بدیع و طرازهاش غریب

شده چو مذبح عیسی ز بلبل و گل باغ

[...]

۴۴ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۸ - در مدح شاه ابوالمظفر سرخاب

 

لاله داری شکفته بر مهتاب

مشگ داری گرفته بر مه تاب

مشگ چون موی تو ندارد بوی

ماه چون روی تو ندارد تاب

پیل با عشق تو ندارد پای

[...]

۴۴ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸۴ - در مدح میر ابومنصور

 

گل شکفته نماند مگر بصورت حور

خروش رعد نماند مگر بنفخه صور

همی رسد ز هوا بر زمین نثار درر

همی شود ز زمین بر هوا بخار بخور

اگرچه هست زمین جای دیو و معدن دد

[...]

۴۴ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۷۱ - در مدح عمیدالملک ابونصر

 

لب است آن یا گل حمرا رخست آن یا مه تابان

گل آگنده بمروارید و مه در غالیه پنهان

کند بر گل همی جولان زره پوشیده زلف او

زره پوشیده زیباتر که باشد مرد در جولان

اگر نرگس ندیدی برک وی پیکان بهرامی

[...]

۴۴ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۱۹۸ - در مدح ابونصر مملان

 

بتی را که بودم بدو روزگاری

جدا دارد از من بد آموزگاری

نداند غم و درد هجران یاران

جز آن کازموده است هجران یاری

اگر هرکسی طاقت هجر دارد

[...]

۴۴ بیت
قطران تبریزی
 

قطران تبریزی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۲۰۵ - در مدح شاه ابوالخلیل جعفر

 

ز بوی باد آزاری ز نقش ابر نیسانی

نه پندارم که با بستان بهشت عدن یاد آری

شده کافور مینائی براغ از صنع یزدانی

شده دینار مرجانی بباغ از فعل داداری

گل و شمشاد دیداری ترنج و نار پنهانی

[...]

۴۴ بیت
قطران تبریزی