×
مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۸
رخش امل متاز که ایام توسن است
کار عدم بساز که رحلت معین است
بر خاک عاشقی پی او بر مگیر هان
زیرا رقیب بر ره و معشوق دشمن است
امروز جای پاک درین خاکدان که یافت؟
[...]
۲۱ بیت
مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قصاید » شمارهٔ ۵۰
پرده مستان نواخت زخمه باد سحر
باده ده ای عشق تو همچو سحر پرده در
دایره بزم را نقطه چو از خال تست
ساغر تا خط بیار سر ز خط ما مبر
مردمیی کن به شرط از پی ما پیش از آنک
[...]
۲۱ بیت
مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۵۵
قسم به واهب عقلی که پیش علم قدیم
یکی است چشمه خورشید و سایه عنقاش
زمین شود ز یکی امر او چو سایه چاه
در آبگون قفس این آفتاب آتش پاش
که هست طمع جمال آفتاب تأثیری
[...]
۲۱ بیت
مجیرالدین بیلقانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸۴
بلند بختا با بختیان همت تو
گرفت بخت سخن تازگی و برنایی
جهان پیسه اگر بیسراک مست شود
ز بار خود تو عاجز شود به تنهایی
به گردن شتر اندر شراب زربخشی
[...]
۲۱ بیت