گنجور

 
۱
۲
 

منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۲ - در مدح وزیر سلطان مسعود غزنوی

 

الا یا خیمگی! خیمه فروهل

که پیشاهنگ بیرون شد ز منزل

تبیره زن بزد طبل نخستین

شتربانان همی‌بندند محمل

نماز شام نزدیکست و امشب

[...]

۷۳ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » قصاید و قطعات » شمارهٔ ۴۳

 

می ده پسرا! برگل، گل چون مل و مل چون گل

خوشبوی ملی چون گل، خودروی گلی چون مل

مل رفت به سوی گل، گل رفت به سوی مل

گل بوی ربود از مل، مل رنگ ربود از گل

در زیر گل خیری آن به که قدح گیری

[...]

۱۰ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » ابیات پراکنده » شمارهٔ ۷

 

گر ندانی ز زاغور بلبل

بنگرش گاه نغمه و غلغل

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

دهقان در بوستان همی سحر آمد

تا ببرد جانشان به ناخن و چنگال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

بر سر گهواره‌شان به روی فتاده

مروحهٔ سبز در دو دست همهٔ سال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

هر یکی از ساعدین مادر و بازو

خویشتن آویخته به اکحل و قیفال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

دهقان روزی ز در درآید شبگیر

گوید: کان دختران گربز محتال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

من نه مسلمانم و نه مرد جوانمرد

گر سرتان نگسلم زدوش به کوپال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

حنجره و حلقشان ببرند ایشان

نادره باشد گلو بریدن اطفال!

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

در طمع آنکه کشته را بفروشند

اینت عجایب حدیث و اینت عجب حال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

نه به قصاصش کنند خلق اشاره

نه به دیت پادشاه خواهد ازو مال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

راست چو کشته شوند و زار فکنده

آیدشان مشتری و آید دلال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

روز دگر آنگهی به ناوه و پشته

در بن چرخشتشان بمالد حمال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

تا برود قطره قطره از تنشان خون

پس فکند خونشان به خم در قتال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

آید هر ساعتی و پس بنیوشد

تا شنود هیچ قیل و تا شنود قال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

گوید کاین می مرا نگردد نوشه

تا نخورم یاد شهریار عدومال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

همچو سلیمان که بیش بود ز داوود

بیشتر از زال بود رستم بن زال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

گرگ بر اطراف این حظیره روانست

گرگ بود بر لب حظیره علی حال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

هر که بجنباند این درخت کلان را

از بر او مرغکان زنند پر و بال

۱ بیت
منوچهری
 

منوچهری » دیوان اشعار » مسمطات » شمارهٔ ۶ - در وصف خزان و مدح سلطان مسعود غزنوی

 

ایزد کرده‌ست وعده با ملک ما

کش برساند به هر مراد دل امسال

۱ بیت
منوچهری
 
 
۱
۲
 
تعداد کل نتایج: ۲۶