×
سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۲۰
کاش آنکه بر آمیخت به مهرش گِل ما را
میداد به بی مهری او خو دل ما را
بر خاک نگارد خط بی جرمی مقتول
خونی که ز شمشیر چکد قاتل ما را
در آینه بین آن رخ مطبوع که شاید
[...]
۱۴ بیت
سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » غزلیات » شمارهٔ ۷۵
پایان شب هجر تو خواهم پی حاجات
هر گه که بر آرم به فلک دست مناجات
گفتی که به خواب تو بیایم شب هجران
در دیده ی من خواب و شب هجر تو هیهات
هم جان دهد و هم بستاند لبت آری
[...]
۱۴ بیت
سحاب اصفهانی » دیوان اشعار » قطعات » شمارهٔ ۸
خار گلزار جهان آقا فلان
ای که بخلت نیست محتاج ثبوت
ای که کز امساک باشندت عیال
بی نصیب از قوت و محروم از رخوت
از بخیلی معده را دشمن که او
[...]
۱۴ بیت