خار گلزار جهان آقا فلان
ای که بخلت نیست محتاج ثبوت
ای که کز امساک باشندت عیال
بی نصیب از قوت و محروم از رخوت
از بخیلی معده را دشمن که او
هر زمان خواهد غذا هر لحظه قوت
عمت را چون جایز آمد نیره
صد رهت خوشتر اهاجی از نعوت
زهر در کام تو به از لقمه ای
کآن رود از سفره ی خود در گلوت
از خدا خواهد عنایت هر کسی
در سجود و در رکوع و در قنوت
کینت از سختی چو پشت لاک پشت
عهدت از سستی چو تار عنکبوت
بود قرنی دی فرستادی زلطف
بهر انعامم زباغ خویش توت
خرد چون خردل تفه چون مصطلی
سبز چون آس و عفس چون انزروت
آنچنان توتی که در ایام قحط
خورد نتوان بهر قوت لایموت
کاش تا باغت نگشتی بارور
بر حمل خور نامدی هرگز زحوت
از دعایت با چنین احسان و لطف
کی روا باشد که بگزینم سکوت؟
هست تا با تابوت طعم انگبین
نیست تابی فضله ی عصفور توت
آرزوی توت بادا در دلت
فضله ی عصفور بادا بربروت
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای به تو مخصوص اعجاز سخن
چون به وترای وتر در معنی قنوت
سمت درگاهت سعود چرخ را
گشته در دوران کل خیرالسموت
روزگاری در کمال ناقصان
[...]
هست دنیا، وانک دروی ساخت قوت
چون مگس در خانهٔ آن عنکبوت
آتشی کو باد دارد در بروت
هم یکی بادی برو خواند یموت
عشق چون بحریست مطلق جان چو حوت
عشق جان را زنده میدارد به قوت
خواجه دارد اشتری و خیمه ای
در سفر راضی به قوت لایموت
اشتری چون عنکبوت از لاغری
خیمه بالایش کبیت العنکبوت
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.