گنجور

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۳۴ - گوی زدن آتبین با طیهور شاه

 

دگر روز برخاست جوینده شاه

چو بیدل همی رفت تا بارگاه

به طیهور گفت ای شه نیکخوی

مرا گوی و چوگان شده ست آرزوی

اگر رای داری که فردا یکی

[...]

۵۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۴۷ - آگاه کردن آتبین طیهور را از آهنگ بازگشت به ایران

 

گذشت آن شب و بامداد پگاه

فرستاد دستور را پیش شاه

بیامد جهاندیده دستور و گفت

بماناد شاه ایمن و یارجفت

همی آتبین گوید ای شهریار

[...]

۵۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۱۶۳ - خبر یافتن کوش از نشستن آتبین به دریا

 

کنون بازگردم به گفتار کوش

که هوش آید از پیل دندان به جوش

جهاندیده گوید که چون آتبین

برفت از بسیلا به ایران زمین

نه کوش آگهی داشت نه آن سپاه

[...]

۵۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۰۷ - پیغام فرستادن قباد کاوه به نزدیک کوش

 

چنین گفت کای بدتن بدنژاد

که چون تو بدی خود ز مادر نزاد

بسنده نبود آن بدیهات، گفت

که کردی، به هنگام ضحّاک زفت

بدان بد کنون برفزایی همی

[...]

۵۱ بیت
ایرانشان
 

ایرانشان » کوش‌نامه » بخش ۲۱۵ - آگاهی ایرانیان از نیرنگ کوش و کارزار با دشمن

 

چو بزدود هور از هوا لاجورد

پراگند بر دشت یاقوت زرد

طلایه نگه کرد و لشکر بدید

رمیده روان زی سپهبد دوید

خروشید کای نامداران کین

[...]

۵۱ بیت
ایرانشان