سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
پس آنگه به گودرز کشواد گفت
که عقل و خرد مر ترا نیست جفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
بزودی به مرد سلیح دار گفت
به یزدان که او هست بی یار و جفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
پس آنگه رکابش ببوسید و گفت
که ای بخت یار و خرد گشته جفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
چو بشنید گودرز چیزی نگفت
به ناچار با او ره اندر گرفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
تهمتن به گودرز کشواد گفت
که عقل و خرد مر تو را نیست جفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
تهمتن از و این سخن چون شنفت
مرا نام البرز خوانند گفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت اول
چو بشنید البرز خندید و گفت
که با هوشمندان خرد باد جفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
ز قلابه، سنگ دگر بر گرفت
ابر اسب قارن بزد بر شگفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
چو پتیاره آن دید از آن بر شگفت
ز قلابه، سنگ دگر بر گرفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
به چالاکی البرز شد در شگفت
گران سنگ را در هوا برگرفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
تهمتن گذشته بدو باز گفت
چو بشنید دیو این سخن بر شکفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
چو البرز بشنید خندید و گفت
که با پهلوان آفرین باد جفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
ازو خیره شد زال و چیزی نگفت
به هم رفت چون غنچه ناشکفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
زناگه بدیدند دریا شگفت
میانش یکی تیز آتش گرفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
فروماند زال زر اندر شگفت
سرانگشت حیرت به دندان گرفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
پس از خوردن شب ورا شاه گفت
حدیثی به رستم چو گل برشکفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۷ - داستان رستم پور زال در هفت ده سالگی و جنگ کردن او با ببر بیان قسمت دوم
تهمتن ازو این سخن چو شنفت
به دامان لطفی برآویخت و گفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸ - آغاز داستان فرامرز پور رستم زال و بانو گشسب خواهر او
پس هر دو فرزند ره برگرفت
شنو این زمان داستان شگفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱ - باز نمودن راز خود، فرامرز و بانو گشسب با رستم زال و جنگ کردن ایشان
رخ زال چون گل شکفتن گرفت
بیایم بدو گفت بینم شگفت
سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۱ - باز نمودن راز خود، فرامرز و بانو گشسب با رستم زال و جنگ کردن ایشان
تهمتن کمربند بانو گرفت
بدان سان که بانو ازو شد شگفت