گنجور

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲۰ - گفتار اندر خواستگاری کردن پادشاهان هندوستان برای بانو گشسب ونامه نوشتن ایشان برای زال زر

 

زبانو بگویم یکی داستان

زگفتار بیدار دل داستان

که هر روز بودی به عیش و شکار

نبودش به غیر از شکار هیچ کار

وزآن روی بشکفته چون گلستان

[...]

۲۳ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۲۶ - شراب خوردن پهلوانان ایران در پیش کیکاوس و بدمستی کردن

 

سخن رفت از بانوی ماه وش

به وصفش دهان هرکسی کرد خوش

ز زلف و رخ و خال و ابروی او

وزان نرگسان چشم و ابروی او

زقدش که بد سرو را پا به گل

[...]

۲۳ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۴۲ - آمدن فرامرز در غار و دیدن گنج نوش زاد بن جمشید و سرگذشت آن

 

در آن گه که برشد خروش خروس

برآمد یکی چهره سندروس

به شادی فرامرز یل شد سوار

به پیش اندرون بیژن نامدار

درآمد در آن غار تار ارجمند

[...]

۲۳ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۵۴ - جنگ کردن فرامرز با سنورگرگ و کشتن فرامرز، سنور گرگ

 

برون رفت زان پس به جنگ سنور

نمودند آن جای او را ز دور

خود و بیژن گیو با گستهم

برفتند گرگین میلاد هم

بدان تیغ بالا سپاه انجمن

[...]

۲۳ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۶۸ - سخن گفتن دستور کید، فرامرز را

 

بشد پیر دستور و بوسید تخت

تنی دید بر تخت همچون درخت

ستایش کنان گفت کای نیک پی

ز چرخش غمی نیست کاوس کی

که چون تو کمر بسته ای تخت او

[...]

۲۳ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۸۶ - لشکر کشیدن طورگ به جنگ فرامرز

 

تو را میهمانی کنم گرز و تیغ

به تو تیر بارم چو باران ز میغ

چو کاهو از آن جایگه گشت باز

به تیزی بپیمود راه دراز

طورگ دلاور برآراست کار

[...]

۲۳ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه
 

سرایندهٔ فرامرزنامه » فرامرزنامه » بخش ۱۴۴ - رفتن فرامرز به سوی باختر و پراکنده شدن لشکر ایرانیان در کشتی از یکدگر

 

چو آمد از آن مرز و کشور به در

عنان کرد پیچان سوی باختر

ز خشکی از آن پس به دریا رسید

یکی بی کران ژرف دریا بدید

که پیوسته بود او به دریای چین

[...]

۲۳ بیت
سرایندهٔ فرامرزنامه