گنجور

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۱۶ - از قصیده ای

 

شادی و بقا بادت و زین بیش نگویم

کاین قافیه تنگ، مرا نیک بپیخست

عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۲۱ - قصیده فتح سومنات و مدح یمین الدوله محمود غزنوی

 

جان مرا غمت هدف حادثات کرد

تا عشق سوی من نظر التفات کرد

حال مرا و زلف پریشان خویش را

در راه عاشقی رقم مشکلات کرد

تا شاه خسروان سفر سومنات کرد

[...]

عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۲۴ - از قصیده ای

 

زهی بزرگ عطائی که در مضیق نیاز

امل پناه بدان دست درفشان آورد

ز بیم جود تو کان خاک در دهان افکند

ز یاد دست تو بحر آب در دهان آورد

عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۳۵ - قصیده در شکایت از روزگار و یاد احباب

 

فغان ز دست ستمهای گنبد دوار

فغان ز سفلی و علوی و ثابت و سیار

چه اعتبار بر این اختران نامعلوم

چه اعتماد بر این روزگار ناهموار

جفای چرخ بسی دیده اند اهل هنر

[...]

عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۷۷ - قصیده فتح خوارزم

 

خجسته دولت عالی همین کرد ای ملک پیمان

که فتحی نو دهد هر روز از یک گوشه کیهان

فرود آرد سپاهت را به گرد کشور عاصی

برآرد گرد از آن کشور بسوی گنبد گردان

برانگیزد ز شادروان سپاه پادشاهی را

[...]

عسجدی
 

عسجدی » اشعار باقیمانده » شمارهٔ ۸۹ - از قصیده ای

 

تا روم ز هند لاجرم شاها

گیتی همه زیر باج وسا کردی

عسجدی
 
 
sunny dark_mode