×
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۱۷ - رهایی یافتن گلشاه
چو گلشاه رخسار ورقه بدید
ز جانش گل شاد کامی دمید
نگفتند از بیم لشکر سخن
برون شد بدر ورقه و سروبن
نهان از پس خیمه بیرون شدند
[...]
۴۸ بیت
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۲۲ - شب و روز کردش برفتن شتاب
شب و روز کردش برفتن شتاب
چو مدهوش بی عقل و بی خورد و خواب
دلش گشته زار و تنش گشته نرم
همی راند از دیدگان آب گرم
هر آن کس کی پرسیدی از وی خبر
[...]
۴۸ بیت
عیوقی » ورقه و گلشاه » بخش ۳۱ - بازگشتن ورقه به حی بنی شیبه
نبد ورقه را ز آن حدیث آگهی
که چونست احوال سرو سهی
چو انگشتری و زره سوی اوی
رسید از بر گلشه خوب روی
چو بشنید پیغام او از غلام
[...]
۴۸ بیت