اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف پنجم که چنگ است و کم بر است » صنف پنجم که چنگ است و کم بر است
ای آنکه غمت بجان دل سنگ زند
آتش بمن آنصورت گلرنگ زند
آن دم که شوی مست من ای زهره جبن
پیش تو هزار پادشا چنگ زند
پیش تو هزار پادشا چنگ زند
اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف پنجم که چنگ است و کم بر است » برگ دوم وزیر چنگ است
ای کز تو تنم ضعیف چون نال بود
در صورت تو دلم زبون حال بود
ویرانه تر از ملک تنم نیست دگر
جایی که وزیر چنگ در مال بود
جایی که وزیر چنگ در مال بود
اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف پنجم که چنگ است و کم بر است » برگ سیم ده چنگ است
ای آنکه لبت از دمی گلرنگ به است
وز تنگ شکر آن دهن تنگ به است
سنگی که ز دست تو خورم آوازش
در گوش من از نغمه ده چنگ به است
در گوش من از نغمه ده چنگ به است
اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف پنجم که چنگ است و کم بر است » برگ چهارم نه چنگ است
ای برده سبق جمالت از حسن ملک
خطت ز دلم حرف طرب ساخته حک
تا چنگ بدامن وصالت نزنم
خوشدل نشوم ز ساز نه چنگ فلک
خوشدل نشوم ز ساز نه چنگ فلک
اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف پنجم که چنگ است و کم بر است » برگ پنجم هشت چنگ است
ای ماه رخت چراغ هر حور سرشت
حسن تو صفای کعبه و شمع کنشت
مست تو عجب اگر بهوش آید باز
از نغمه هشت چنگ در هشت بهشت
از نغمه هشت چنگ در هشت بهشت
اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف پنجم که چنگ است و کم بر است » برگ ششم هفت چنگ است
ای کز دهنت غنچه به تنگ آمده است
گل پیش تو ساقیا برنگ آمده است
از رشته نور در کف چنگی تو
هفت اختر چرخ هفت چنگ آمده است
هفت اختر چرخ هفت چنگ آمده است
اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف پنجم که چنگ است و کم بر است » برگ هفتم شش چنگ است
ای خورده ز شکر لبت خار رطب
طوطی صفتم خراب آن شکر لب
مست تو چه غم خورد که پیوسته رسد
از شش جهتش نوای شش چنگ طرب
از شش جهتش نوای شش چنگ طرب
اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف پنجم که چنگ است و کم بر است » برگ هشتم پنج چنگ است
ای آهوی تو انیس مجنون دلم
پر خون ز غمت درون و بیرون دلم
من صید زبونم ز غمت شیر صفت
دایم زده پنج چنگ در خون
دایم زده پنج چنگ در خون
اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف پنجم که چنگ است و کم بر است » برگ نهم چهار چنگ است
ای کز ستم غم تو یک دل نرهد
کس دل ندهد ترا که جان هم ندهد
از چنگ دو ابرو و دو چشمت نرهم
یک صید ز چار چنگ بیرون نجهد
یک صید ز چار چنگ بیرون نجهد
اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف پنجم که چنگ است و کم بر است » برگ دهم سه چنگ است
ای آنکه بحسن و خوبیت نیست نظیر
بر جرم من از بزرگیت خورده مگیر
جان بانو و دل بساقی و گوش بچنگ
بیچاره کسی که در سه چنگ است اسیر
بیچاره کسی که در سه چنگ است اسیر
اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف پنجم که چنگ است و کم بر است » برگ یازدهم دو چنگ است
ای داده فروغ گل رخ روشن تو
خورشید فلک گلی است از گلشن تو
چون ساز طرب وصل تو دارد چه عجب
گر زره زند دو چنگ در دامن تو
گر زره زند دو چنگ در دامن تو
اهلی شیرازی » رباعیات گنجفه » صنف پنجم که چنگ است و کم بر است » برگ دوازدهم یک چنگ است
این کز تو نصیب من دل تنگ بس است
خون جگرم باده گلرنگ بس است
با ناله خود ز زهره کی یاد کنم
یک بزم مرا نوای یک چنگ بس است
یک بزم مرا نوای یک چنگ بس است