گنجور

 
اسیر شهرستانی

شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است

جام و کدوی باده پرستان جم و کی است

گو با دو دست پاس سر خود نگاه دار

چون عینک آنکه چشم حسودیش در پی است

مردانه گر ز وادی سر بگذرد کسی

هر نقش پای همت او حاتم طی است

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode