شمع و چراغ مجلس مستان می و نی است
جام و کدوی باده پرستان جم و کی است
گو با دو دست پاس سر خود نگاه دار
چون عینک آنکه چشم حسودیش در پی است
مردانه گر ز وادی سر بگذرد کسی
هر نقش پای همت او حاتم طی است