گنجور

 
اسیر شهرستانی

بهانه را پر پرواز می توان کردن

به وضع هر دو جهان ناز می توان کردن

گل سحاب هوا را به دام سبزه کشید

شکار طالع ناساز می توان کردن

اگر نوازش ما ناز بر نمی تابد

نظاره غلط انداز می توان کردن

کلید ناله مستانه بی گشادی نیست

دری به روی دلی باز می توان کردن

غبار نیستیم در کمین ایمایی است

هنوزم از عدم آواز می توان کردن

کدام بلبل خوش نغمه را سرایم اسیر

طواف گلشن شیراز می توان کردن

 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
sunny dark_mode