گنجور

 
اسیر شهرستانی

شهید راز پنهان را سرافرازی نهان بهتر

خموشی در طریق ما رفیق همزبان بهتر

ره بی مطلبی دور است سامان بیشتر باید

غبار بی نشان کاروان در کاروان بهتر

برای خاطر ما شب نشینان هرکه بیدار است

ز فیض صبحدم بیخوابی آن پاسبان بهتر

ادب رنگین بهار گلشن حسن دل آشوب است

ز باغ بی‌صفا افسردگی‌های خزان بهتر

اسیر از دفتر کین عزت آیین مصرعی خواندم

نسیم عمر یکرنگی ز عمر جاودان بهتر