گنجور

 
اسیر شهرستانی

ساقی تبسم مژه کام بیشتر

در فیض صبح باغ گل جام بیشتر

کفر است لب مبند زخواهش که لطف دوست

خواهد ز بی نیازتر ابرام بیشتر

گر دام احتیاط فراموش کرده ای

صید رمیده تر شودت رام بیشتر

باشد ز فیض نسبت یکرنگی خطش

از سبزه سحر نمک شام بیشتر

آزاد نعمتیم و گرفتار وحشتیم

زنجیر گشت پاره و شد دام بیشتر

سر کرده ایم تا که برد صرفه چون اسیر

من بیشتر دعا و تو دشنام بیشتر