دیوانه خطت دل ویرانه بهار
پروانه نگاه تو مستانه بهار
دور از شکست باد خزان این طلسم راز
هر سایه گل است پریخانه بهار
برخاک می کشد سر زنجیر بوی گل
دیوانه سراسر مستانه بهار
عمرش دراز باد که ما را نهان شناخت
در سایه تو جلوه بیگانه بهار
لرزید دست بیدلی بیقرار تو
برداشت باغ گرده میخانه بهار
فارغ ز گفتگو دل حسرت شعار من
خوابش اسیر شوخی افسانه بهار
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.