گنجور

 
اسیر شهرستانی

چنگ دل از نغمه‌ای نی از نوایی می‌برد

هر خراش ناله‌ای راهی به جایی می‌برد

ناله نی حسن مجلس را پریشان طرّه‌ای است

هر دل از شوخی به تاراج هوایی می‌برد

حاصل دیوانه آب از شبنم گل می‌خورد

سبزه‌اش تاب از نسیم جعد سنبل می‌برد

بی‌خودی گل می‌کند از نالهٔ نی در دلم

نیستان پنداری آب از چشم بلبل می‌برد