به بزم عشق نه تنها دل شکسته پر است
پیاله می و دست نگار بسته پر است
کنم به رنگ دگر هر نفس پر افشانی
زگرد راه تو گلهای دسته بسته پر است
به دامگاه تو عمر سخن دراز شود
دل دویده پر و معنی نبسته پر است
به فال گوش رمیدن نشسته طاقت ما
که گوشها ز سخنهای جسته جسته پر است
شکار من ز چه رو یاد آن سوار کند
که در حصار غبارش غزال خسته پر است
دلم زفیض جنون خونبهای میکده ها
خرابه کهنه ام از توبه شکسته پر است
دلم گداخت زقرب اسیر و لطف کسی
که نقش سجده اگر در رهش نشسته پر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.