دل را بسوز و درد نهان را دوا طلب
چون شعله از گداختگی توتیا طلب
وحشت طراز نرگس مستش بهانه جوست
بیگانه شو از او نگه آشنا طلب
آسودگی نتیجه دهد خاکساریت
صندل برای درد سر از خاک ما طلب
اندوه روزگار به وارستگی گذار
درمان درد خویش ز دارالشفا طلب
ترک جهان نشان دو عالم گرفته است
بی مدعا چو گشت دلت مدعا طلب
با حرص گر دلت نتواند جدل کند
دست نیاز خواه و زبان دعا طلب
آسودگی چکیده صاف شکستگی است
این شهد ناب را ز نی بوریا طلب
پر دیده ایم نقص ندارد توکلت
زنهار اسیر مطلب خود از خدا طلب
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به بیان نیاز و طلب درونی انسان میپردازد. شاعر از دل میخواهد که با سوز و درد نهان خود مواجه شود و برای درمان آن جستجو کند. او اشاره میکند که دل باید از عشق و وابستگیهای بیگانه دور شود و به آرامش و آسودگی برسد. همچنین تأکید میکند که وارستگی و خاکساری به انسان آرامش میدهد و در این مسیر باید به دعا و نیاز به خدا روی آورد. در نهایت، اشاره میشود که توکل به خداوند نقصی ندارد و نباید انسان اسیر خواستههای خود شود. این شعر دعوت به تضرع و نیاز به آرامش روحی و نزدیکی به خداوند دارد.
هوش مصنوعی: دل را بسوزان و درد پنهان را درمان جستجو کن؛ همانطور که شعلهای از گداختگی میطلبد.
هوش مصنوعی: ترس و دلهره ناشی از زیبایی و گیجی نرگس، دلیل این تردید است. خود را از او دور کن و به دنبال نگاه آشنا و آرامشبخش بگرد.
هوش مصنوعی: آرامش و آسایش به انسانهای فروتن و خاکی میرسد. برای رفع درد و مشکلات، از زمین و خاکی که در آن زندگی میکنیم، کمک بگیریم.
هوش مصنوعی: اندوه و مشکلات زندگی را با آزادگی پشت سر بگذار و برای درمان دردهای خود به مکانی که شفا میدهد، مراجعه کن.
هوش مصنوعی: کسی که از این جهان جدا شده است، به حقیقتی از دو عالم دست یافته و بدون هیچ ادعایی، وقتی که قلبت به آرزوهای خود رسید، به جستجوی آن میپردازد.
هوش مصنوعی: اگر دل تو نتواند با حرص و طمع بحث و جدل کند، بهتر است که دست نیاز به سوی خدا دراز کنی و زبانت را به دعا باز کنی.
هوش مصنوعی: آسایش و آرامش نتیجهی شکستها و تجربههای گذشته است. این خوشی و لذت خالص را از دل دردها و مشقتهای زندگی به دست بیاور.
هوش مصنوعی: در زندگی دیدهایم که نقص و کمبود وجود ندارد، پس با توکل کردن به خداوند، خود را از گرفتار شدن در خواستهها و مشکلات آزاد کنیم و طلب یاری از او کنیم.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
بردار دل ز عالم خاکی، صفا طلب
از تنگنای جسم برون آ، هوا طلب
در جستجوی خانه در بسته است فیض
از فکر یار غنچه شو آنگه صبا طلب
روشن نمی شود دل تاریک از آفتاب
[...]
این راه راز راهروان وفا طلب
این می ز میکشان سبوی ولا طلب
با غیر کم نشین سخن از آشنا طلب
ذوالامر را ز خود بدر آی از خدا طلب
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.