ای گلشن از بهار خیال تو سینهها
برگ گل از طراوت نامت سفینهها
هرجا غمت رواج دهد گوهر شکست
بر سنگ خاره رشک برند آبگینهها
گر از نسیم راز تو عالم چمن شود
بوی گل صفا دمد از گرد کینهها
در جستجوی گوهر ذاتت فکنده چرخ
از روز و شب به قلزم غیرت سفینهها
بخشیده حشمتت به سلیمان ملک فقر
از نقش پای مور کلید خزینهها
دنیاپرست حسرت جاوید میبرد
در خاک مانده از دل قارون دفینهها
در جلوهگاه سنگدلان شو غبار اسیر
این است پاس خاطر آیینه سینهها
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای گنجها ز گوهر یاد تو سینهها
و ز نقد داغ عشق تو دلها دفینهها
در جستجوی ذات تو افتاده سرنگون
افلاک را به لجه حیرت سفینهها
از تندی شراب نگاه تو میزنند
[...]
ای موجزن بهار خیالت ز سینهها
جوش پری نشسته برون ز آبگینهها
جور تو پنبهکار گلستانِ داغ دل
تیغت زبان ده دهن زخم سینهها
سودایی تو با گهر تاج خسروان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.