گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

عین ما از حب ذاتی فیض یافت

لاجرم از علم سوی عین یافت

عین اول صورت الله شد

ز آفتاب حضرتش چون ماه شد

اسم اعظم جامع ذات و صفات

روح اعظم پادشاه کاینات

عقل کل روح محمد خوانمش

صورت آن عین اول دانمش

عین اول عین انسانی بود

مجمع الطاف سلطانی بود

در دو عالم هرچه هست از جزو و کل

باشد از ذات و صفات عقل کل

روح کلی باشد و لوح و قضا

هست جزویات او ارواح ما

عقل کل است او دیگرها بدن

سر این نکته روان بشنو ز من

عقل کل صورت نبندد بی صفات

هم صفت قائم بود اما به ذات

زین سه نقطه یک الف گشته عیان

اول قرآن بود نیکش بخوان

نقطه اصل او و او اصل حروف

خوش بود بر اصل اگر یابی وقوف

اعتباری دان به نزد ما صفات

گرچه باشد در حقیقت عین ذات

در حقیقت آن الف یک نقطه ایست

نیک دریابش که نیکو نکته ایست