گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

مظهر اعیان ما ارواح ما

مظهر ارواح ما اشباح ما

ظل اعیانند ارواح همه

ظل ارواحند اشباح همه

باز اعیان ظل اسماء حقند

باز اسماء ظل ذات مطلقند

ذات او در اسم پیدا آمده

اسم در اعیان هویدا آمده

اسم و عین و روح و جسم این هر چهار

ظل یک ذاتند نیکو یاد دار

جمله موجودند اما از وجود

بی وجود اینها کجا خواهند بود

او به خود قائم همه قایم به او

هر چه باشد باشم آن دائم به او

در وجود و در عدم هر شی بود

بی شکی موجود باشد از وجود

هر کمالی کان شود ملحق به ما

نزد ما جود وجود است از خدا

ذات او دارد کمالی خود به خود

زو کمالت باشد ار داری به خود

یک وجود و صد هزاران مرتبه

پادشاهی و فراوان مرتبه

اعتباری وان مراتب را تمام

نیک دریاب این لطیفه و السلام