راه را گم کرده ای جان پدر
خویش را گم کن که ره یابی دگر
عشقبازی گر کنی با من نشین
جان بباز و دل بده سر هم به سر
ذوق اگر داری ببینی نور او
خوش به چشم ما در آ او را نگر
آینه گر صد نماید ور هزار
می نماید آفتابی در نظر
یک وجود است و صفاتش بی شمار
آن یکی در هر یکی خوش می شمر
عاشق و معشوق و عشقی در وجود
از وجود خود اگر یابی خبر
چشم مست نعمت الله را ببین
نور او دارد همیشه در بصر
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر درباره گیجی و سردرگمی انسانی است که در جستجوی حقیقت و عشق الهی است. شاعر به فرد میگوید که باید خود را گم کند تا راه یابی کند و با عشقی عمیق به معشوق بنشیند. او اشاره میکند که اگر فرد بخواهد نور الهی را ببیند، باید با دل و جان به آن توجه کند. همچنین، او به ارتباط عاشق، معشوق و عشق اشاره میکند و میگوید که همه چیز از یک وجود سرچشمه میگیرد و صفات آن بیشمارند. در نهایت، شاعر به نیروی بینایی اشاره میکند که میتواند نور الهی را درک کند.
هوش مصنوعی: اگر در مسیر زندگی گم شدهای، بهتر است تمام وابستگیها و دغدغههایت را کنار بگذاری تا بتوانی راه درست را پیدا کنی.
هوش مصنوعی: اگر با من عشق بازی کنی، جان و دل خود را به من بسپار و همه چیز را یکجا در اختیارم بگذار.
هوش مصنوعی: اگر شوق دیدن داری، نوری که او دارد را خوشا به چشم ما، به او نگاه کن.
هوش مصنوعی: اگر آینه هزار بار تصویر را منعکس کند، در نهایت تنها یک خورشید در دید خواهد بود.
هوش مصنوعی: در این جهان، یک وجود واحد وجود دارد که صفات و ویژگیهای آن بسیار زیاد است. این وجود در هر یک از اشیاء و موجودات به خوبی و زیبایی خود را نشان میدهد.
هوش مصنوعی: اگر در وجود خود عشق، معشوق و عاشق را بیابی، به واقع از وجود خود خبر داری.
هوش مصنوعی: چشم زیبا و خمار نعمت خدا را تماشا کن که همیشه نور و روشنی او در آن نمایان است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
هیچ شادی نیست اندر این جهان
برتر از دیدار روی دوستان
هیچ تلخی نیست بر دل تلخ تر
از فراق دوستان پر هنر
آشکوخد بر زمین هموار بر
همچنان چون بر زمین دشوارتر
ای شده با عزم تو مقرون ظفر
همت تو کرده از گردون گذر
نامه و نام ترا عالی محل
رایت و رأی ترا میمون اثر
با جلال تو بود گردون زمین
[...]
سیمبر یارم شد از من سیم بر
سیم یارم نی و یارم سیمبر
عاشق سیم ار بخواند وی مرا
من ورا معشوق دانم سیم بر
زان نگار سیمبر با من نماند
[...]
بت سرو قدی و سرو سمن بر
نگار سخن گوی و ماه سخن ور
قد و عارض توست شمشاد و لاله
لب و بوسه توست یاقوت و شکر
سرین تو و عشق من هست فربه
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.