گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

خار بی کنگر چه کار آید مرا

راه بی رهبر چه کار آید مرا

گر نباشد مرتضی با من رفیق

خدمت قنبر چه کار آید مرا

عیسی مریم همی جویم به جان

بندگی خر چه کار آید مرا

گر نه سر باشد فدای پای او

دردسر بر سر چه کار آید مرا

خوشتر از مشک است بوی یار من

مشک یا عنبر چه کار آید مرا

خم مِی دارم مدام از حضرتش

جام یا ساغر چه کار آید مرا

بندگی سیدم چون پیشوا است

خدمت سنجر چه کار آید مرا