خوش درددلی دارم درمان به چه کار آید
با کفر سر زلفش ایمان به چه کار آید
دل زنده بود جانم چون کشتهٔ عشق اوست
بی خدمت آن جانان این جان به چه کار آید
عقل از سر مخموری سامان طلبد از ما
ما عاشق سرمستیم سامان به چه کار آید
عشق آمد و ملک دل بگرفت به سلطانی
جز حضرت این سلطان به چه کار آید
در خلوت میخانه بزمی است ملوکانه
روضه چو بود اینجا رضوان به چه کار آید
ماهان ز خدا خواهم با صحبت مه رویان
بی صحبت مه رویان ماهان به چه کار آید
با سید سرمستان کرمان چو بهشتی بود
بی نور حضور او کرمان به چه کار آید
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال ۴ حاشیه برای این شعر نوشته شده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
reply flag link
reply flag link
reply flag link
reply flag link
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.