غزل شمارهٔ ۶۹۹
با رخ او قمر چه کار آید
با لب او شکر چه کار آید
آفتابی چو رو به ما بنمود
نور دور قمر چه کار آید
گنج اسما تمام یافته ایم
کیسه پر سیم و زر چه کار آید
ما چو در یتیم یافته ایم
صدف پر گهر چه کار آید
دست با عشق در کمر داریم
تاج شه با کمر چه کار آید
عقل مخمور درد سر دارد
این چنین دردسر چه کار آید
نعمت الله حریف مجلس اوست
غیر ساقی دگر چه کار آید
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن مفاعلن فعلن (خفیف مسدس مخبون) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.