غزل شمارهٔ ۵۰۸
چشم ما آبش به هر سو می رود
آبروی ماست بر رو می رود
می رود از چشم ما آب خوشی
همچو سیلابی که از جو می رود
دل چو دست و سر به پای او فکند
بر سر کویش به پهلو می رود
گر بیاید جان به او آید برم
ور رود پیوسته با او می رود
هر کسی کو می رود در راه عشق
گو برو خوش خوش که نیکو می رود
در هوای زلف او باد صبا
گشته سرگردان به هر سو می رود
هر که او بنشست با سید دمی
جاودان پیوسته سر جو می رود
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: فاعلاتن فاعلاتن فاعلن (رمل مسدس محذوف یا وزن مثنوی) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.