چشم ما آبش به هرسو میرود
آبروی ماست بر رو میرود
میرود از چشم ما آب خوشی
همچو سیلابی که از جو میرود
دل چو دست و سر به پای او فکند
بر سر کویش به پهلو میرود
گر بیاید جان به او آید برم
ور رود پیوسته با او میرود
هرکسی کو میرود در راه عشق
گو برو خوش خوش که نیکو میرود
در هوای زلف او باد صبا
گشته سرگردان به هرسو میرود
هرکه او بنشست با سید دمی
جاودان پیوسته سر جو میرود