گنجور

 
شاه نعمت‌الله ولی

هرچه آید در نظر چون او بود

عین او درچشم ما نیکو بود

موج و دریا نزد ما باشد یکی

گرچه آن یک اسم و رسمش دو بود

گفتم این رشته مگر باشد دو تو

سر به سر دیدم همه یک تو بود

جز وجود او نمی یابم دگر

با وجود او وجودی چو بود

بوی دستنبوش می آید ز دست

هر که را در دست دستنبو بود

وجه او در وجه هر یک رو نمود

آن یکی با هر یکی یک رو بود

زلف سید را نمی آری به دست

تا حجاب راه تو یک مو بود

 
 
 
حکیم نزاری

ورنه حرز عشق بر بازو بود

پس تفاوت از چه در نیرو بود

مشاهدهٔ ۱ مورد هم آهنگ دیگر از حکیم نزاری
شاه نعمت‌الله ولی

حاصلم از دین و دنیا او بود

این چنین خوش حاصلی نیکو بود

در دو آئینه یکی چون رو نمود

دو نماید آن یکی نی دو بود

صوفیانه جامه را شوئیم پاک

[...]

مشاهدهٔ ۱۰ مورد هم آهنگ دیگر از شاه نعمت‌الله ولی
ملا احمد نراقی

آنچه داری یکسره از او بود

آب بحر است آنچه اندر جو بود

مشابه‌یابی بر اساس وزن و قافیه