تن همچو تخت شاهست جان خود یکی امیر است
آن پادشاه بر وی سلطان بی نظیر است
عشق است شاه عادل بر تخت دل نشسته
این عقل کامل ما آن شاه را وزیر است
گشته است بلبل مست نالان به عشق آن گل
در بوستان ما بین گلهای بی نظیر است
سلطان وقت خود را خواهی که بازیابی
بنگر گدای ما را درویشکی فقیر است
هر بی خبر چو داند معشوق عاشقان را
از عشق حق تعالی این جان ما خبیر است
آئینه ایست روشن در وی جمال ساقی
جام جهان نمایم از نور او منیر است
در عین نعمت الله بنگر به چشم معنی
کاین صورت لطیفش بس خوب و دلپذیر است
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر به توصیف جایگاه عشق و جان انسان میپردازد. شاعر اشاره میکند که تن انسان مانند تخت پادشاهی است و جان مانند امیری است که عشق، پادشاه عادل آن است. عقل نیز به عنوان وزیر این شاه عشق عمل میکند. بلبل، به عشق گل ناله میزند و در باغ زندگی، گلهای بینظیر را میبیند. شاعر همچنین به اهمیت شناخت سلطان و درویش اشاره میکند و میگوید که تنها کسانی که به عشق حق تعالی آگاهند، میتوانند حقیقت را دریابند. در نهایت، او به زیبایی و نور جمال ساقی اشاره میکند و از نعمتهای الهی سخن میگوید که بسیار دلپذیرند.
هوش مصنوعی: بدن مانند یک تخت پادشاهی است و جان انسان به عنوان رئیس آن تخت میباشد. این پادشاه بر بدن سلطنتی بینظیر دارد.
هوش مصنوعی: عشق، مانند پادشاهی عادل بر قلب انسان سلطنت میکند و عقل، که به کمال رسیده است، در کنار این عشق به عنوان مشاور و وزیر عمل میکند.
هوش مصنوعی: بلبل دیوانه از عشق آن گل در باغ گلها در حال ناله و شکایت است، در حالی که به زیباییهای دیگر گلها توجهی ندارد.
هوش مصنوعی: اگر میخواهی برگردانی زمان حال را درک کنی، به گدای ما نگاه کن که درویشی فقیر است.
هوش مصنوعی: هر کس که بیخبر است، نمیداند که معشوق عاشقان چطور است. اما عشق حقیقی، که از خداوند سرچشمه میگیرد، راز ورمز این جان ما را میداند.
هوش مصنوعی: این بیت به تجلی زیبایی و نورانی بودن ساقی اشاره دارد. مثل یک آینه روشن، جمال و زیبایی ساقی را به نمایش میگذارد و از نور او، فضای اطراف پرنور و درخشان میشود. به نوعی، شکوه و زیبایی ساقی باعث میشود که همه چیز اطرافش زنده و روشن به نظر برسد.
هوش مصنوعی: به زیباییهای زندگی توجه کن و از آن علاوه بر ظاهر خوشایند، عمق و معنا آن را نیز ببین. این جهان زیبا با تمام نعمتها و لطفهایی که دارد، نیازمند نگاهی عمیقتر است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
مرد خدا که پیشت، پامال چون حصیر است
ز استادگی است خنجر، ز افتادگی حریر است
ناز و نعیم فردوس، هستند تشنه او
آن بینوا که دائم، از نان خشک سیر است
شاهان ز تیغ آهش، بیچاره اند و عاجز
[...]
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.