اهل دل را از سراپردهٔ جان باید جست
عاشقان را ز خرابات مغان باید جست
دل به دست غم آن جان جهان باید داد
وانگهی شادی از آن جام جهان باید جست
اگر از باد صبا خاک درش می جوئی
همچو غنچه به هوا جامه دران باید جست
دم به دم خون دل از دیده روان باید ساخت
اصل دیده در آن آب روان باید جست
در کنار اشک جگر گوشهٔ ما باید دید
مردم دیدهٔ ما را به میان باید جست
ساقیا ساغر و پیمانهٔ می سوی من آر
که از آن هر دو مراد دل و جان باید جست
در خرابات اگر گوشه بیابی سید
خونش از غمزهٔ غماز فلان باید جست
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
میخواهید شما بخوانید؟ اینجا را ببینید.
ما نه آنیم که ما را به زبان باید جست
یا ز هر بی سروپا نام و نشان باید جست
اهل دل را به دل و اهل نظر را به نظر
دوستداران زبان را به زبان باید جست
مهر هر چند که در ذره نگردد پنهان
[...]
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.