دنیا حکایتیست حکایت چه می کنی
حاصل چو نیست شکر شکایت چه می کنی
والی مجو ولایت او را به او گذار
بی والی و ولی تو ولایت چه می کنی
بحریست بیکران و در او ما مجاوریم
با بحر ما حدیث نهایت چه می کنی
منصوروار بر سر دار فنا بر آ
بگذر ز هست و نیست به غایت چه می کنی
عقل است دشمن تو و گوئی که یار ماست
چون دوستدار هست حمایت چه می کنی
گوئی که میل ماست به غایت در این طریق
غایت چو نیست میل به غایت چه می کنی
ترک هوای خویش بگو در هوای او
بی عشق او هوای هوایت چه می کنی
الهام دوست میرسدت دم به دم به دل
ای بی خبر حدیث و روایت چه می کنی
دریاب نعمت الله و جام مئی بنوش
با همدمی چنین تو حکایت چه می کنی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.