غزل شمارهٔ ۱۴۴۶
می عشقش به شیر مردان ده
دُرد دردش به دردمندان ده
ساقیا دست ما و دامن تو
ساغر می به دست یاران ده
می به زاهد مده که باشد حیف
درد وی جام می به رندان ده
جرعه نوشان جام خود بگذار
جرعهٔ جام خود به ایشان ده
کربلا را به عاشقان بخشی
بخش من ز آن بلا فراوان ده
نوش کن جام می که نوشت باد
جرعه ای هم به باده نوشان ده
نعمت الله مده به می خواران
میر مستان به می پرستان ده
با دو بار کلیک بر روی هر واژه میتوانید معنای آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
شمارهگذاری ابیات | وزن: مفعول مفاعلن مفاعیلن (هزج مسدس اخرب مقبوض) | شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
برای معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است اینجا کلیک کنید.
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. برای نوشتن حاشیه اینجا کلیک کنید.