چشم نابینای ما از او بینا شده
هرکه دیده دیدهٔ ما همچو ما شیدا شده
آفتابی رو به مه بنموده در دور قمر
این چنین حسن خوشی در آینه پیدا شده
آب چشم ما به هر سو رو نهاده می رود
قطره قطره جمع گشته وانگهی دریا شده
دل به دست زلف او دادیم چون ما صد هزار
سر به پای او نهاده در سر سودا شده
ما بلای عشق او آلاء و نعما گفته ایم
زانکه کار مبتلایان از بلا بالا شده
عشق آمد شادمان و عقل و غم بگریختند
این چنین شاه آمده ساقی بزم ما شده
سید ما عاشقانه ترک عالم کرد و رفت
گوئیا با حضرت یکتای بی همتا شده
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: در این شعر، شاعر از تحول و روشنیبخشی عشق سخن میگوید. او به تجربهای اشاره دارد که در آن عشق، نابینایی را به بینایی تبدیل کرده و دلها را شیدا کرده است. همچنین، زیبایی و خوشیای که در آینه عشق دیده میشود، به گونهای شگفتانگیز به تصویر کشیده شده است. شاعر بیان میکند که اشکهایش مانند دریا جمع شده و دلش به زلف معشوقی سپرده شده است. در این عشق، عقل و غم از میان رفته و شادی و خوشی حاکم شدهاند. در نهایت اشاره به عروج عاشقانه و ترک دنیا به خاطر عشق به معشوقی یکتا نیز وجود دارد.
هوش مصنوعی: چشم نابینای ما به واسطه او بینا شده است و هر کسی که دیده ما را دیده، همچون ما عاشق و شیدا گشته است.
هوش مصنوعی: خورشیدی به سمت ماه تابیده و در دور دست، ماه به شکل زیبایی نمایان شده است. این زیبایی و خوشی در آینه منعکس شده است.
هوش مصنوعی: اشکهای ما به هر طرف سرازیر میشود و کمکم جمع میشود، تا اینکه در نهایت به دریا تبدیل میگردد.
هوش مصنوعی: دل را به زلف او سپردیم، چرا که به خاطر او جانهای بسیاری را فدای عشقش کردهایم و به جنون افتادهایم.
هوش مصنوعی: ما از عشق او به خوبیها و نعمتها سخن گفتهایم، زیرا درد و رنج مبتلایان به عشق، به قدر و گرانبهایی افزایش یافته است.
هوش مصنوعی: عشق با شادی و شوق وارد شده و عقل و اندوه از حضور او فرار کردند. به این ترتیب، مثل این است که یک پادشاه به میخانه ما آمده و ما را سرشار از نشاط کرده است.
هوش مصنوعی: سید ما با عشق و محبت، دنیا را ترک کرد و به نظر میرسد که به نزد خداوند یکتا و بینظیر رفته است.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
ای زمینت آسمان عالم بالا شده
در هوایت آسمان چون ذره اندر وا شده
در هوای بارگاهت عقل و دین جان یافته
در فضای پیشگاهت جان و دل والا شده
باد صبحت خاک غیرت بر رخ جنت زده
[...]
صحن باغ، از لاله و گل جنت المأوی شده
عالم از سرو و صنوبر، عالم بالا شده
سبزه از موج طراوات، چهره با دریا شده
شاخ گل، جاروب گرد خانه دلها شده
معرفی ترانههایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 من حاشیه بگذارم ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.