بیا تا با تو ما همباز گردیم
به شهر خویشتن هم باز گردیم
چو شهباز آمدیم از حضرت شاه
بیا تا نزد آن شهباز گردیم
پَر و بالی برآریم از حقیقت
بر اوج لامکان پَرباز گردیم
فدای او شویم از خود به کلی
بر اوج عشق او جانباز گردیم
چو ما آن خاک آن گوئیم زین ره
غبار او شویم و باز گردیم
درین ره مدتی رفتیم بی خود
روا نبود که خود ما باز گردیم
ندیم سیدیم و همدم او
از این همدم کجا ما باز گردیم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.