غزل شمارهٔ ۱۱۰۰
ما چو در سایهٔ الطاف خدا می باشیم
هرچه باشند به ما ، ما به جهان می باشیم
دیگران در هوس نقش خیالند و ما
نقش بندیم خیالی که مگر نقاشیم
نبود هیچ حجابی که به آن محجوبیم
ور بود یکسر موئیش روان بتراشیم
گو همه خلق بدانند که ما سرمستیم
از تو پنهان نبود در همه عالم فاشیم
زاهدان را به خرابات مغان نگذارید
خانهٔ ماست که رندان خوش او باشیم
هرچه بینم همه دلبر خود می نگریم
لاجرم یک سر موئی دل کس نخراشیم
در خرابات مغان سید سرمستانیم
تا که بودیم چنین بود و چنان می باشیم
🖰 با دو بار کلیک روی واژهها یا انتخاب متن و کلیک روی آنها میتوانید آنها را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
🖐 شمارهگذاری ابیات | وزن: فعلاتن فعلاتن فعلاتن فعلاتن (رمل مثمن مخبون) | 🔍 شعرهای مشابه (وزن و قافیه) | ارسال به فیسبوک
این شعر را چه کسی در کدام آهنگ خوانده است؟
🎜 معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است ...
📷 پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی، 📖 راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
حاشیهها
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...