آتش عشق تو جان می سوزدم
هر نفس کون و مکان می سوزدم
عود دل در مجمر سینه به عشق
خوش همی سوزم چو آن می سوزدم
مهر تو شمعی و دل پروانه ای
بی محابا خوش روان می سوزدم
معنی عشق تو بر زد آتشی
صورت پیر و جوان می سوزدم
پختگان دانند حال سوز من
کآتش عشقت چه سان می سوزدم
در میان آبم و آتش چو شمع
آشکارم او نهان می سوزدم
ساز سید سوز دل باشد از آن
آتش عشق فلان می سوزدم
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.