گنجور

 
شیخ محمود شبستری

نزد آن حضرت قدیر علیم

خواه یک پشّه، خواه عرش عظیم

امر خلق است و خلق امر آنجا

از مراتب شد آن و این پیدا

همه بسیارهای او یک چیز

به من و تو پدید گشت تمیز

نیست محتاج مادت و مدت

قدرتش نی به آلت و عُدَت

فکر و اندیشه نبودش در کار

نه به ترتیب کرد و نی یک بار

هرچه زو آید آن کمال بود

غیر از این بدعت و ضلال بود

 
 
 
نسک‌بان: جستجو در متن سی‌هزار کتاب فارسی
عنصری

چون بیامد بوعده بر سامند

آن کنیزک سبک زبام بلند

برسن سوی او فرود آمد

گفتی از جنبشش درود آمد

جان سامند را بلوس گرفت

[...]

مسعود سعد سلمان

چیست آن کاتشش زدوده چو آب

چو گهر روشن و چو لؤلؤ ناب

نیست سیماب و آب و هست درو

صفوت آب و گونه سیماب

نه سطرلاب و خوبی و زشتی

[...]

ابوالفرج رونی

ثقة الملک خاص و خازن شاه

خواجه طاهر علیک عین الله

به قدوم عزیز لوهاور

مصر کرد و ز مصر بیش به جاه

نور او نور یوسف چاهی است

[...]

سنایی

ابتدای سخن به نام خداست

آنکه بی‌مثل و شبه و بی‌همتاست

خالق الخلق و باعث الاموات

عالم الغیب سامع الاصوات

ذات بیچونش را بدایت نیست

[...]

وطواط

الترصیع مع التجنیس

تجنیس تام

تجنیس تاقص

تجنیس الزاید و المزید

تجنیس المرکب

[...]