گنجور

 
شیخ محمود شبستری

باز اصحاب اعتزال فضول

خالی از عقل و نقل و ذوق و اصول

گاه قایل به قول​های مجوس

متمسک به شبهۀ منحوس

گاه تقلید فلسفی کرده

گاه حجت ز حشوی آورده

نه محقّق، نه فلسفی، نه حکیم

رد قومند این گروه لئیم

همه​شان کرده رد از آن بمحل

چون منافق فتاده در اسفل

بشنو از خواجه در صحیح خبر

گبر این ملتند اهل قدر

گر سلامت کند جواب مگو

ور بمیرد مکن نماز بر او

از اصول آنچه کشف و ذوق دل است

برخلاف طریق معتزل است

لعنت ایزد و رسل یکسر

وارد اندر مکذّبان قدر

در صفت خوض​ها بسی کردند

عاقلان ترهات بشمردند

سخن این گروه در تنزیه

استراقست ز فلسفی سفیه

آن نه تنزیه بلکه تعطیل است

ضد برهان و نقل و تنزیل است

قول حق گیر ووصف کن به همان

تو چه کاری به هرزۀ بهمان