ز دلبران همه شهر دل پذیر تویی
مرا ز جمله گزیر است و ناگزیر تویی
ز دیگران سخنی بر زبان رود هر وقت
ولی مدام چو اندیشه در ضمیر تویی
پیاده اند نکویان ز نطع دل بیرون
کنون چو شاه درین خانه جایگیر تویی
سمن بران همه با کثرتی که ایشانراست
ترا رعیت فرمان برند امیر تویی
همه روایت منظومه حکایاتند
ترا چه شرح دهم جامع کبیر تویی
بنام حسن تو از بهر شعر چون زر خرد
زدیم سکه که سلطان این سریر تویی
بدین جمال (چو) خورشید می توانی گفت
که آفتاب منم ذره حقیر تویی
زمین بدور تو چون آسمان شد و در وی
مه تمام بدان روی مستدیر تویی
اگر سراج منیرست بر فلک بر ما
قمر بلمعه چراغی بود منیر تویی
لبت بنکته بسی آب و خمر در هم ریخت
مگر ز جوی بهشت انگبین و شیر تویی
ز بعد آن همه الفاظ مدح در حق تو
که از معانی آن یک بیک خبیر تویی
رقیب بی نمکت را سزد اگر گویم
که بهر کوفتن ای ترش روی سیر تویی
مرا هوای تو دی گفت سیف فرغانی
ز قید ما دگران مطلقند اسیر تویی
برای وقت جوانان کنون که سعدی رفت
سخن بگو که درین خانقان پیر تویی
ملک مجیر و ملک دم بدم ظهیرت باد
که زیر چرخ نخستین دوم اثیر تویی
با انتخاب متن و لمس متن انتخابی میتوانید آن را در لغتنامهٔ دهخدا جستجو کنید.
هوش مصنوعی: این شعر در مدح محبوب و دلبر است و شاعر به خوبی ویژگیهای او را توصیف میکند. او میگوید که محبوبش در همه جا دلپذیر و بینظیر است، و یادآور میشود که با وجود زیبا بودن دیگران، هیچکس به پای او نمیرسد. شاعر به قدرت و عظمت محبوبش اشاره میکند و او را مانند خورشیدی میداند که زمین را روشن میکند. در نهایت، او بر این باور است که محبوبش نقشی بنیادی در زندگی و ذهن او دارد و از او به عنوان فرمانروایی یاد میکند که به همه چیز قدرت و معنا میبخشد. این شعر با تمجید و احساس عاشقانه پر شده و بیانگر علاقه عمیق شاعر به محبوبش است.
هوش مصنوعی: از میان تمام دلبران شهر، تو تنها کسی هستی که دلپذیری. از بین همه، تو تنها گزینهای هستی که نمیتوانم از تو فرار کنم و ناچار به تو وابستهام.
هوش مصنوعی: سخن دیگران ممکن است بلافاصله به زبان بیاید، اما آنچه در درون تو وجود دارد، همواره به فکر و اندیشهات مربوط میشود.
هوش مصنوعی: نیکان از دل بیرون آمدهاند و اکنون مانند شاه در این خانه تو هستی.
هوش مصنوعی: اگرچه این افراد زیادی هستند و به نظر میرسد که قدرتی دارند، اما در واقع تو هستی که بر آنها فرمانروایی میکنی و آنها زیر دست تو به شمار میروند.
هوش مصنوعی: تمام داستانها و حکایتها حکایت از تو دارند، پس چرا برایت توضیح بدهم؟ تو خود تمامی معانی و مفاهیم را در خود جمع کردهای.
هوش مصنوعی: به نام حسن تو، ما برای شعر خود مانند زر خالص، ارزشی ایجاد کردیم که تو سلطان این صندلی باشی.
هوش مصنوعی: این زیبایی را که مانند خورشید است، میتوان گفت من آفتابم و تو فقط ذرهای کوچک و حقیر در برابر من هستی.
هوش مصنوعی: زمین به دور تو میچرخد مانند آسمان، و در این فضا، ماه کامل همگی به خاطر چهرهی گرد و زیبای توست.
هوش مصنوعی: اگر بر آسمان چراغی درخشان باشد، تو همان نورانیتری که آن چراغ را روشن میکند.
هوش مصنوعی: لبهای تو از زیبایی و جذابیت چنان شگفتانگیز است که گویی آب و شرابی ناب در آن ترکیب شدهاند. مانند جویبار بهشتی که انگبین و شیر را با هم دارد.
هوش مصنوعی: پس از بسیاری از کلمات ستایش که در وصف تو گفته شده، این نکته روشن است که خود تو بهتر از همه آن معانی را درک میکنی.
هوش مصنوعی: اگر من درباره رقیب بینوا و کممایهات بگویم که تو تنها برای آسیب زدن به او و به خاطر چهرهی عبوس و ترشرویت آمدی، به او حق میدهم.
هوش مصنوعی: عشق تو در دل من گنجینهای گرانبهاست. دیگران آزادند، اما من در اسارت عشق تو هستم.
هوش مصنوعی: به خاطر جوانان و به جهت نیازی که امروزه وجود دارد، حال که سعدی از دنیا رفته، تو باید سخن بگویی، زیرا در این مکان خاص، تو تنها کسی هستی که به سن و سال رسیدهتری.
هوش مصنوعی: ای پادشاه با عظمت، ای که هر لحظه جلوهگر هستی، بدان که در زیر آسمان نخستین، تویی که بر همه چیز تسلط داری و الهامبخش هستی.
پیشنهاد تصاویر مرتبط از منابع اینترنتی
راهنمای نحوهٔ پیشنهاد تصاویر مرتبط از گنجینهٔ گنجور
معرفی آهنگهایی که در متن آنها از این شعر استفاده شده است
تا به حال حاشیهای برای این شعر نوشته نشده است. 💬 شما حاشیه بگذارید ...
برای حاشیهگذاری باید در گنجور نامنویسی کنید و با نام کاربری خود از طریق آیکون 👤 گوشهٔ پایین سمت چپ صفحات به آن وارد شوید.